یکی از بزرگترین مشکلات دانش آموزانی که باهاشون سر و کار دارم مشکل اضطرابه

و متاسفانه باور رایجی که در این زمینه وجود داره اینه که اضطراب لازمه برای اینکه شما رو به حرکت واداره!

اما واقعا اضطراب چیه؟...فرق اضطراب با ترس و با استرس چیه؟!..آیا مفیده؟..تا چه اندازه از اون مفید یا غیر مفیده...چه راههایی برای کم کردنش هست؟..

بنا بر این دارم که مجموعه ای از مطالبراجع به این مشکل که نه تنها در بین دانش آموزان و دانشجوها که بین همه مردم شایع هست ، در وبلاگ قرار بدم ..مطالب رو از منابع مختلف انتخاب می کنم ولی بخش عمده اون رو از سخنرانی های دکتر هلاکویی (جامعه شناس و روانشناس برجسته ایرانی) انتخاب کرده ام

با قسمت اول گزیده نوشته ها در رابطه با اختلال روانی اضطراب با من همراه باشین.

اولین چیزی که باید بهش توجه داشته باشیم اینه که اضطراب با ترس متفاوته

1. اولین فرق بین ترس و اضراب در اینه که ترس وقتی است که خطر "واقعی" است این خطر واقعی "خارجی" است و هم اکنون وجود دارد اما اضطراب آن زمانی است که خطر واقعی نیست بلکه خیالی و ذهنی است خارجی و بیرونی نیست بلکه داخلی و درونی است و بیشتر اوقات مربوط به آینده خواهد بود.

یعنی چی؟ یعنی اگه به عنوان مثال شما الان کنارتون یه خرس قرار داشته باشه! احساسی که به شما دست میده ترسه! (مگه این که خرس مهربون باشه!)چون خطر واقعی و خارجی و در لحظه حال هست! این احساس در حیوانات هم وجود داره و باعث میشه که شما با تمام توان کاری کنید که از خطر دور بشید

اما اگر مثلا دارین تو خیابون راه میرین و میگین که از پرواز با هواپیما می ترسین ، این احساس شما ترس نیست بلکه اضطرابه، چون خطر سقوط هواپیما و از دست دادن جونتون اون لحظه که دارین این جمله رو میگین نه واقعیه! نه وجود خارجی داره ! و نه داره اون موقع اتفاق میفته!بلکه صرفا یک چیز درونی و خیالیه که شما با تصورش در ذهنتون ، بدون اینکه حتی ذره ای به اون اتفاق نزدیک باشین ، خودتون رو ناراحت می کنید.

این احساس در حیوانات وجود نداره ، یعنی هیچ حیوانی به خاطر یک احساس خیالی خودش رو ناراحت نمی کنه!