قلب در طول تاریخ تمدن بشر، مرکز اندیشه و روح بشر شناخته می شد. مصریان قدیم در حین مومیایی کردن جسد شخصیت های معروف و مقدس، قلب را یکدست و کامل از بدن فرد بیرون می کشیدند و در کوزه تبرک شده مخصوص قرار می دادند. مغز ولی هیچ اهمیتی نداشت و جمجمه با ابزار مخصوص، از طریق مجرای دماغ، تخلیه و خوراک جانوران می شد و آن را با خاک اره یا صمغ پر می کردند.
اعتبار و منزلت قلب برای یونانی ها حتی بالاتر آز تمدن های قدیمی تر بود. برای یونانی ها نسبت قلب به بدن مثل نسبت کتاب مرجع به سایر کتاب های کتابخانه بود. ارسطو شریان های اصلی درون قلب را به کانال پیام رسانی به سایر اعضا تعبیر کرده بود و رگه های ظریف درون مغز را بی خاصیت می پنداشت.