سالها پیش فرصت دیدار از موزه علوم لندن (بریتیش میوزیم) را یافتم. آن موزه از بخشهای گوناگونی تشکیل شده بود و در هر بخش، دهها نفر مشغول دیدار از انواع وسایل و ابزارهای گوناگونی بودند که از گوشهوکنار جهان، جمعآوری و به انگلستان منتقل شده بود و با هنرمندی و دقت در آن موزه نگهداری میشد. این موزه از چندین بخش تشکیل شده بود. در بخش مربوط به اندازهگیری، انواع وسایل مکانیکی، الکتریکی و اپتیکی به ترتیب تقدم زمانی وجود داشت. از هر وسیله، یک نمونه در ویترین شیشهای بسته قرار داشت و نمونههای بدلی (که کاملا شبیه اصل بود)، به تعداد زیاد در دسترس بازدیدکنندگان بود. همه افراد میتوانستند آزادانه این نمونهها را بردارند، آنها را لمس و بررسی و یادداشتبرداری کنند.
بازدیدکنندگان از همه ردههای سنی بودند، از کودکان کودکستان تا سالمندان پژوهشگر. افراد دستهدسته یا به شکل فردی از این موزه دیدار میکردند و در هر قسمت هم راهنمایان به پرسشهای بازدیدکنندگان پاسخ میدادند یا اطلاعات لازم را در اختیار آنها میگذاشتند. بر در و دیوار این موزه، جملههایی مانند «سکوت را رعایت کنید»، «به وسایل دست نزنید» و «نزدیک نشوید» وجود نداشت، همه در آرامش به مشاهده دستگاهها و بررسی ساختار آنها مشغول بودند.
آن روز دریافتم که موزه بیش از هر کلاس درسی، آموزنده و اثربخش است. مثلا در همین بخش اندازهگیری، بازدیدکنندگان در مدتزمان کوتاهی با انواع ترازوها، قپانها، جعبه سنگها که از گوشهوکنار جهان فراهم شده بود، آشنا میشدند. آنچه من بهعنوان ترازوی ارشمیدس، ترازوی ابوریحان و ترازوی حکیم عمر خیام در کتاب «میزانالحکمه» خازنی خوانده بودم، در آنجا عملا در حال کار دیدم. ذوق و شوقی که بازدیدکنندگان از تماشای اتاق کار جیمز وات و وسایلی که فارادی با آنها کار میکرد، از خود نشان میدادند، مرا آرزومند روزی میکرد که ازایندست موزهها در تهران و دیگر شهرهای بزرگ و کوچک ایران داشته باشیم.
اسفندیار معتمدی . کارشناس تاریخ علم
روزنامه شرق 11 خرداد 1393