💭 طوفان مغزی چیست؟
🔴 طوفان فکری یا یورش فکری (به انگلیسی: Brainstorming) یک تکنیک خلاقیت فردی یا گروهی است که در طی آن، با جمع آوری فهرستی از ایدهها که خودبهخود توسط اعضا تولید میشود، برای رسیدن به یک جمعبندی در مورد یک مسأله تلاش میشود. این اصطلاح، اولین بار در سال ۱۹۵۸ توسط الکس فیکنی آزبورن در کتابی با عنوان تخیل عملی (به انگلیسی: Applied Imagination) محبوبیت پیدا کرد. آزبورن ادعا کرد که برای تولید ایده، طوفان فکری موثرتر از کار کردن افراد به طور مستقل است؛ هرچند تحقیقات اخیر، این موضوع را زیر سوال بردهاند. امروزه از این اصطلاح، برای اشاره کلی به تمام انواع جلسات ایدهپردازی استفاده میشود.
تصور کنید به تماشای مسابقه فوتبال رفتهاید و یک فرد منزجر کننده کنارتان مینشیند. او بلند فریاد میزند، و نوشیدنیاش را روی شما میریزد و تیم شما را مسخره میکند. چند روز بعد که در حال قدم زدن در پارک هستید ناگهان باران میگیرد. چه کسی پیدا میشود که چترش را با شما شریک شود؟ همان فردی که در مسابقه فوتبال با او آشنا شده بودید.
1-بین هر 40 دقیقه درس خوندن، 5 یا 10 دقیقه استراحت باشه (می تونه موسیقی گوش کردن باشه، تلفن به دوست باشه، راه رفتن باشه و …) که این باعث میشه در این مدت اون مطالب از حافظه کوتاه مدت به حافظه بلند مدت منتقل بشن
2- موقع مطالعه حتما باید نکات مهم رو مشخص کرد. یا هایلایت یا ضرب در بذاریم کنار مطالب مهم یا حتی مطالبی که خیلی مهم هستن 2 تا یا 3 تا ضرب در.
گاهی اوقات در 1 یا 4 صفحه واقعا فقط چند تا جمله است یا یک جمله از اونه که مهمه.
ضمنا: ویتامین c و B complex که همه ویتامین ها رو داره در این امر مفیده. چربی و نمک مزاحمتهایی ایجاد می کنن.
و بعد رسیدن به این اصل: من کار و کوششم رو می کنم، شد شد ، نشد نشد.
((کار رو به آینده موکول نکنیم. اگر قراره 1000 ص بخونم توی 10 روز، من ترجیح میدم که مثلا 8 تا 125 ص بخونه یا چیزی حدود 7 تا 150 ص و 2 یا 3 روز قبل تمومش کنم. من اصولا توی زندگیم هیچ وقت کارمو به آخر نمی گذارم.))
منبع : تبدیل به نوشتار از سایت http://www.badrian.ir
موفقیت چیه؟!
من و شما اگر در زندگی به هدفی که می خواهیم برسیم ، دانشمند بشیم ، پولدار بشیم ، مقامی داشته باشیم و ...
وقتی میتونیم اسمش رو موفقیت بگذاریم که شروط زیر رو داشته باشه :
- وقتی که این موضوع مهم باشه این موضوع با ارزش و خوب و درست باشد.و آنرا از طریق کار و کوشش و فعالیت شخصی خود وقتی در آن لذت و شادی و آرامش و راحتی هست برسید به اون موفقیت میگیم.
حمله وحشت یا Panic attack حال و احساسیست که شاید به جرات بشه گفت بدترین احساس انسانیست
انسان به طور طبیعی با 3 ترس پا به این دنیا می گذارد :
1- ترس از هر پدیده جدید و تازه
2- ترس از صدای بلند ناگهانی
3- خالی شدن زیرپا و رها شدن
ساعت ۴ صبح است و هشت ساعت دیگر تا امتحان بزرگ باقی مانده و بعدش یک تک نوازی موسیقی در پیش دارید. شما روزهای زیادی را به مطالعه و تمرین اختصاص دادهاید اما هنوز احساس آمادگی نمیکنید. پس چه میتوان کرد؟
خوب،
میتوانید یک فنجان قهوه دیگر بنوشید و چند ساعت باقی مانده را به درس
خواندن و تمرین بگذرانید. اما باور کنید یا نه، شاید بهتر باشد که کتابها
را ببندید و موسیقی را کنار بگذارید و بخوابید.
خواب نزدیک به یک سوم زندگی ما را به خود اختصاص میدهد اما بسیاری از ما در کمال تعجب اهمیت و توجه کمی برای آن قائلیم. این بی توجهی اغلب نتیجهی یک سوء برداشت بزرگ است. خواب زمان تلف شده و یا فقط راهی برای استراحت زمانی که همه کارهای مهممان انجام شده، نیست. برعکس خواب یک عملکرد حیاتیست که در طول آن بدن شما سیستمهای حیاتی خود را تنظیم و تراز میکند. بر تنفس اثر گذاشته و همه چیز از جریان خون و رشد گرفته تا واکنشهای سیستم ایمنی را سامان میدهد. اینکه عالیست، اما شما میتوانید بعد از امتحان نگران همه این چیزها باشید این طور نیست؟
در ادامه تفاوتهای اضطراب و ترس :
-تفاوت دیگر اضطراب با ترس در این است که ترس بدن را به فعالیت وامی دارد در حالیکه اضطراب بیشتر جنبه انفعالی دارد .
وقتی خطری شما رو تهدید می کنه و شما احساس ترس رو تجربه می کنین تمام قوای بدن در جهتی حکرت می کنند که با تمام توان از خطر دور شوید ، ضربان قلب بالا میره و بدن با 2 برابر توان معمولی خودش شروع می کنه به فعالیت برای دور شدن از خطر
در حالیکه وقتی شما اضطراب دارین فعالیت نرمال خودتون رو هم مختل می کنید ، به عبارتی با اضطراب نه تنها توان بدن چند برابر نشده که از حالت نرمال هم کمتر میشه
-معمولا در هنگام ترس من و شما کنترل بهتر و دقیقتری بر اوضاع داریم و به همین دلیل از عهده اداره اتفاق تا حد ممکن بر می آئیم در حالیکه در وقت اضطراب کنترل خود را از دست داده و رفتاری در بعضی اوقات کاملا غیر واقع بینانه داریم.
-می دانیم که ترس ضروری است و حتی شاید بتوان گفت که اگر یک روز من و شما نترسیم احتمال مرگ ما قطعی خواهد بود در حالیکه اضطراب غیر ضروری است جز در موارد خفیف و ضعیف.
یکی از بزرگترین مشکلات دانش آموزانی که باهاشون سر و کار دارم مشکل اضطرابه
و متاسفانه باور رایجی که در این زمینه وجود داره اینه که اضطراب لازمه برای اینکه شما رو به حرکت واداره!
اما واقعا اضطراب چیه؟...فرق اضطراب با ترس و با استرس چیه؟!..آیا مفیده؟..تا چه اندازه از اون مفید یا غیر مفیده...چه راههایی برای کم کردنش هست؟..
بنا بر این دارم که مجموعه ای از مطالبراجع به این مشکل که نه تنها در بین دانش آموزان و دانشجوها که بین همه مردم شایع هست ، در وبلاگ قرار بدم ..مطالب رو از منابع مختلف انتخاب می کنم ولی بخش عمده اون رو از سخنرانی های دکتر هلاکویی (جامعه شناس و روانشناس برجسته ایرانی) انتخاب کرده ام
با قسمت اول گزیده نوشته ها در رابطه با اختلال روانی اضطراب با من همراه باشین.
«پارادوکس فِرمی» Fermi paradox این سوال اساسی را میپرسد: چطور علیرغم احتمال بالای وجود موجودات غیرزمینی، هنوز میان ما و آنها ارتباطی به وجود نیامده؟
هر دو گزاره این پارادوکس بر اساس قانون احتمالات بررسی و در دهه ۴۰ و ۵۰ میلادی مدون شده است. این پاردوکس میگوید “اگر حیات موجودات دیگر را بر اساس حیات زمینی طبقهبندی کنیم (و دیگر احتمالات را در نظر نگیریم) میلیونها ستاره همانند خورشید در جهان وجود دارد که بایستی هزاران سیاره همانند زمین شرایط مشابهی داشته باشند و این امکان حیات هوشمند بر تعداد کثیری از آنها را نشان میدهد؛ این حیات هوشمند میتواند در بسیاری از این سیارات به امکان سفر فضایی رسیده باشد و حتی اگر سرعت آن را کم در نظر بگیریم با این حجم بالای سیارات (احتمالاً شبیه زمین) بایستی لااقل در بخشهای مختلف کیهان حیات وجود داشته و طی هزاران سال نمونههایی از آن مشاهده میشد. اما دانشمندان تا امروز موفق به یک تماس نیز نشدهاند. این پارادوکس از کجا ناشی میشود؟”
راز ؛ قانون جذب، انرژی مثبت؛ اسرار کوانتومی موفقیت و تعابیری نظیر آن؛ بخشی از کلمات کلیدی برنامهی فریب عمومی هستند که در سالهای اخیر بهصورت فزایندهای در جامعه رواج پیدا کرده است. مجریان برنامه فریب عمومی نیز تبلیغات و هیاهوی گستردهای به راه انداختند و از دیگر سو بسیاری از مردم، با خرید DVD یا خرید کتاب راز و یا نهایتاً با شرکت در همایشهای “صد راه برای موفقیت” تلاش کردند زندگی خود را متحول کرده و تعالیم برنامهی راز را در زندگی روزمره به کار ببندند.دستاندرکاران و سازندگان برنامه راز در تبلیغات خود ادعا میکنند:
شما پس از دیدن این مستند و بکار بستن این راز مهم و بسیار ساده پس از مدت کوتاهی بهراحتی میتوانید خوشبخت زندگی کنید. این رؤیایی است که ذهن باهوشترین دانشمندان را از زمان انیشتین شیفته خود ساخته است. اکنون دانشمندان آن را پیدا کردهاند، یک تئوری هیجانانگیز، که نفس دانشمندان را گرفت.
جدیدترین تحقیق علمی منتشر شده در مجله دانش٬ مدعی شده است آدمها ترجیح می دهند به آنها شوک برقی داده شود تا اینکه ۱۵ دقیقه در یک گوشه خلوت بنشینند و فکر کنند.
روانشناس دانشگاه کلمبیا Malia Mason در این زمینه می گوید: « نتایج گواهی دهنده این واقعیت هستند که ما با افکارمان راحت نیستیم و به همین خاطر مدام چشم به جهان بیرون از خود دوخته ایم تا سرگرم مان کند.»