جایگاه ما در جهان هستی کجاست؟ ایا جهان هستی آغازی دارد؟ ابعاد جهان چقدر است؟ آیا جهان بی انتهاست؟ اینها بخشی از پرسش های بنیادین کیهان شناسی هستند. انسان ها از دیرباز در پی یافتن پاسخی برای این پرسش ها بوده اند و پیشینیان ما در طول تاریخ ؛ با سر هم کردن افسانه ها و داستان ها ؛ تلاش می کردند پاسخی برای این پرسش ها پیدا کنند. مثلا در اسطوره چینی ها ؛ جهان با موجودی به نام پان-گو آغاز می شد. طبق تصورات اسطوره ای آنها در آغاز پیدایش جهان، تمام هستی درون چیزی شبیه به تخم مرغ جای داشت و داخل این تخم مرغ نیز پر بود از تودهای درهم ریخته و مخلوطی از زمین آسمان. طبق این اسطوره در زمانی که زمان و آسمان با هم یکی بودند ناگهان پان- گو، نخستین موجود سر برآورد و با جدا کردن زمین از آسمان، به جهان هستی نظم بخشید.
پیشینیان را نمی توان بابت این داستان سرایی ها و اسطوره سازی ها سرزنش کرد. دانش انسان از جهان هستی هنوز هم با وجود حجم عظیم داده های علمی که پژوهشگران همه روزه از طریق رادیوتلسکوپ ها؛ تلسکوپ های فضایی و آزمایشگاه های عظیم فیزیک مانند مرکز CERN و نظایر آن دریافت می کنند؛ اندک است. هنوز بسیاری مسائل حل نشده باقی مانده و خیلی چیزهاست که مبهم و مجهول است.